تفاوت بازاریابی B2B و بازاریابی B2C چیست؟
فهرست مطالب
تفاوت بازاریابی B2B و بازاریابی B2C چیست؟
B2B یا Business To Business به تجارتی گفته می شود که این شرکت ها، تجار و فروشندگان انجام می شود که معمولا عمده این تجارت بین تامین کننده و خریدار است. در حالی که تجارت B2C تجارتی است که بین شرکت ها و مصرف کنندگان انجام میشود.
در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C نیز بازاریابی برای محصولات و خدمات کسب و کارها است و برای مشتریان نیست. در عوض بازاریابی B2C یک بازاریابی برای افراد است نه شرکتها.
چرا بازاریابی B2B و بازاریابی B2C متفاوت است؟
معمولا عمده ترین تفاوت بازاریابی B2B و بازاریابی B2C در نوع تعاملات آنها است. بازاریابی برای شرکت ها با بازاریابی برای اشخاص و مشتریان متفاوت است و باید استراتژی های متفاوتی نیز در نظر گرفته شود.
خرید در B2B مبتنی بر بودجه است بر خلاف B2C که مبتنی بر نیاز و خواسته و گاهأ مبتنی بر احساسات است. شرکت های بالقوه بسیار کمتر از مشتریان بالقوه هستند.
در انواع بازاریابی B2B و بازاریابی B2C مخاطبان و مشتریان به دنبال تخصص هستند و کارایی، اما در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C مخاطبان بیشتر در پی رفع نیازهای شخصی خود هستند. در واقع می توان گفت در B2B اگر خریدی اتفاق بیفتد بر پایه منطق است اما ممکن است خرید در B2C بیشتر بسته به احساس است. به عنوان مثال خرید یک کالای خوراکی ممکن است به دلیل احساس گرسنگی اتفاق بیفتد.
زمانی که یک مشتری در B2B خرید انجام می دهد درواقع ارتباط نزدیکی با خریدار برقرار کرده است در صورتی که در B2C این گونه نیست. همچنین فرایند خرید در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C معمولا پروسه طولانی تر و پیچیده تری را طی میکند در حالی که پروسه خرید در B2C با سرعت بیشتری طی میشود و گاهی نیاز مصرف کننده به صورت آنی و فوری برطرف میگردد.
بازاریابی B2B و بازاریابی B2C (کسبوکار به کسبوکار) نوعی بازاریابی محصولات برای کسبوکار یا دیگر سازمانها میباشد که برای استفاده در تولید کالاها، استفاده در عملیات عمومی کسبوکاری (همانند منابع اداری)، یا برای فروش مجدد به دیگر مصرفکنندهها بهکار میرود.
حقیقت این است که بازاریابی کسب و کار برای کسب و کار (B2B) ممکن است از بازاریابی کسب و کار برای مشتری (B2C) هزینهبرتر باشد. سادهترین مساله این است که تراکنشهای کسب و کار با کسب و کار معمولا با دغدغههای بیشتر، تعداد افراد بیشتر و دخالت مدیران همراه است. کسب و کارهای مشتری محصول غالبا علاقمندند که از بازگشت سرمایهشان در هر سفارش اطمینان پیدا کنند.
بازاریابی :
از سال ۱۹۳۵ تاکنون تعریف های متعددی برای این واژه ارائه شده که با پیشرفت دنیای مدرن بیتردید معنی این واژه هم گسترده تر و پیچیده تر شده است اما تعریف کلی این واژه به این صورت است که بازاریابی به مجموعه فعالیتهایی که در فضای کسب و کار در مجموعه نهادها سازمان ها و شرکت ها انجام می شود و مجموعهای از ایده های توزیع تولید و مصرف است تا این فرایند محصول یا خدمات به دست مصرف کننده نهایی برسد.
انواع بازاریابی:
در دنیای امروز انواع گوناگونی از بازاریابی وجود دارد که ما به دوتا از آن ها یعنی بازاریابی B2B و بازاریابی B2C پرداخته ایم که محصول و خدمات شرکت ها و کسب و کارها به بهترین شکل ممکن به دست مصرف کننده نهایی برسد و رضایت داشته باشند.
- بازاریابی تلفنی
- بازاریابی خیابانی
- بازاریابی محصولات
- بازاریابی بین المللی
- بازاریابی داخلی
- بازاریابی فرهنگی
- بازاریابی صنعتی یا B2B
- بازاریابی B2C یا بازاریابی مصرفی که در این مقاله به بررسی تکنیک و روش های دو مورد آخر پرداخته می شود.
بازاریابی B2B چیست؟
B2b مخفف Business to business می باشد که یعنی فروش خدمات و محصولات یک شرکت به شرکت دیگر. اصول کاری این نوع بازاریابی بر پایه همان اصول قدیمی تولیدکننده و مصرفکننده استوار است اما کمی متفاوت تر، به این صورت که مصرف کننده با توجه به قیمت، بسته بندی کیفیت و دیگر عواملی که بر روی احساسات مصرف کننده تاثیر دارد خرید و فروش انجام میشود،
ولی در بازاریابی b2b ، خدمات و محصولات از شرکتی به شرکت دیگر فروخته می شود که قیمت و سود دهی اهمیت بالایی دارد و حتی ممکن است شرکت ها با هم مبادله کالا به کالا انجام دهند یعنی محصولی را در ازای محصول یا خدماتی دیگر دریافت کنند. مبادله کالا به کالا یا خدمات چند شرکت یا سازمان با یک دیگر به صورت زنجیروار به هم متصل است و در مسیر تولید محصول تا ارائه آن به مصرف کننده نهایی هر کدام ارزش افزوده را به محصول نهایی اضافه می کنند.
عوامل موثر در موفقیت بازاریابی B2B و بازاریابی B2C:
بازاریابی B2B و بازاریابی B2Cبرای این که روند رشد شرکت در مسیر بازاریابی موفقیت آمیز باشد باید مسائلی را در شرکت مشخص و عملی کرد مانند:
- مشخص کردن هدف اصلی و جذب مشارکت بالا در پی ایجاد ارتباط و بهبود عملکرد هدف اصلی شرکت و سازمان ها در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C باید باشد.
- حضور فعال در شبکه های اجتماعی به منظور بهره مند شدن از بازاریابی B2B و بازاریابی B2C دیجیتال چرا که امروزه بیشتر افراد جامعه وقت خود را در فضای مجازی میگذرانند.
- بازاریابی B2B و بازاریابی B2C در طراحی فروشگاه آنلاین، این فروشگاه می تواند شامل وب سایت، شبکه های اجتماعی محبوب اینستاگرام، اپلیکیشن و … باشد. طراحی وب سایت که مهمترین دارایی هر شرکتی است و مصرف کنندگان می توانند بدون دغدغه اطلاعات محصول و نظرات دیگران را مورد بررسی و بازاریابی B2B و بازاریابی B2C قرار دهند. شبکه های اجتماعی در بازاریابی بسیار موثر اند و یکی از ابزار پر قدرت و تاثیرگذار در معرفی شرکت ها و محصولات به شمار می روند.
استراتژی بازاریابی B2B و بازاریابی B2C:
- جذب مشتریان جدید: در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C شما به وسیله دنیای دیجیتال و شبکه های اجتماعی می توانید از نهایت ظرفیت شبکههای اجتماعی و دنیای دیجیتال برای جذب مصرف کنندگان جدید استفاده کنید، چرا که روز به روز به تعداد کاربران دیجیتال و شبکههای اجتماعی افزوده می شود، همچنین خریداران می توانند با خرید آنلاین در وقت و هزینه های صرفه جویی کنند و خرید های مکرر خود را به راحتی انجام دهند.
- در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C دریافت سفارشات ثابت و بلند مدت: تجارت های دیگر برای تامین مواد اولیه و خدمات خاص نیاز به یک تامین کننده دائمی دارند که این مواد اولیه را به صورت ثابت و در بلندمدت با کیفیت بالا تامین کند.
- عمده فروشی: در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C کالاها به صورت عمده از قیمت کمتری برخوردار هستند و روند خرید عمده از طریق تلفن ایمیل یا فرم های سفارش انجام می شود. همچنین شرکت برای خریداران سفارشات زیاد تخفیف در نظر میگیرد چرا که شرکت در مقایسه با مصرف کنندگان شخصی دارای قدرت خرید بیشتری است.
بازاریابی B2C چیست؟
B2c یا Business to consumer که به معنی بازاریابی مصرفی است در این نوع بازاریابی یک سمت معامله شرکت یا کسب و کار است و در طرف دیگر معامله مشتری و خریدار حقیقی و مصرف کننده عادی قرار دارد که از ابتدای تشکیل تمدن این نوع معامله ها مرسوم شد و همه ما با این نوع بازاریابی آشنا هستیم اما امروز این نوع بازاریابی به صورت گسترده و پیچیده تر انجام می شود و دارای تکنیک ها و استراتژیک هایی می باشد که عدم رعایت آنها می تواند باعث ضرر و زیان شود و رعایت این اصول و قواعد شما را به موفقیت خواهد رساند.
اولین بار مایکل آلدریچ در سال ۱۹۷۹ از طریق تلویزیون محصولش را معرفی کرد در واقع او از این طریق با مصرف کننده نهایی ارتباط برقرار کرد. در این نوع بازاریابی دقیقا هدف ارتباط مستقیم با مصرف کننده است، برای مثال اگر من صاحب یک برند لباس باشم و شما از من به عنوان مصرف کننده خرید نمایید ارتباط مستقیمی بین کسب و کار و مصرف کننده نهایی برقرار شده که دقیقاً در بازاریابی b2c همین اتفاق باید بیفتد و واسطه ای وجود نداشته باشد و هدف این نوع بازاریابی مصرف کننده نهایی است.
استراتژی بازاریابی B2C:
- قبل از هر چیز باید نیاز مشتریان را شناسایی کنید و از نظرات و پیشنهادات و انتقادات آنها استقبال کنید و محصولات را با توجه به نیاز مصرف کننده ارائه دهید. در واقع بازار هدف خود را مشخص کنید.
- طراحی یک فروشگاه آنلاین یا طراحی اپلیکیشن و وبسایت با در نظر گرفتن سلایق و تقاضای مشتری یکی از راه های موفقیت است همچنین روش های تبلیغاتی در شبکه های اجتماعی و حتی تبلیغات در سایت های دیگر مثل زمانی که در سایت مشغول هستید و قسمتی از صفحه را به تبلیغات اختصاص دهید تا نظر بیننده جلب شود.
- وبسایت مجموعه باید جذاب و گیرا باشه و محصولات کاملا معرفی و مشخصات دقیق آن ها را درج نمایید، همچنین میتوانید با استفاده از سئو خوب ترافیک بیشتری به وبسایت خود هدایت کنید و در نتیجه مخاطب را به صفحه خرید راهنمایی کنید.
- شما میتوانید از افراد معروف که اینفلوئنسر نام دارند برای تبلیغات و دیده شدن استفاده نمایید زیرا بسیاری از کاربران از اینفلوئنسرها تاثیر میپذیرند و برای کسب و کار شما بسیار موثر است.
- برای خریدار محصول خود برنامه عضویت ایجاد کنید، زیرا خریدار برای اینکه سطح عضویت خود را بالا ببرد با کسب و کار شما در تعامل خواهد بود و برای دریافت پاداش محصول شما را به دیگران معرفی میکند.
تفاوت بازاریابی B2B و بازاریابی B2C:
هر دو در تلاش در بازاریابی برای فروش و نهایت سود دهی هستند با تفاوت هایی چون:
- خرید مشتری در بازاریابی b2c سریع انجام میشود اما در بازاریابی B2B به دلیل دخیل بودن چندین نفر در امر فروش زمان زیادی نیاز است و روند فروش طولانی است.
- در بازاریابی B2B بیشتر از زبان تخصصی و صنعتی استفاده می شود این در حالی است که در بازاریابی b2c سعی میشود تا بیشتر از زبان و لحن عامیانه تر استفاده شود تا درک آن برای عموم مردم راحت تر و تاثیر آن بیشتر باشد.
- بیشتر مراجعه کنندگان سایت های B2B به دنبال راه کارهای فنی می باشند به همین خاطر فرایند خرید و معامله در این گونه سایت ها بیشتر بر مبنای عقل است این در حالی است که مصرف کنندگان سایت های b2c بیشتر احساسی عمل میکنند به طور مثال دقت خود را بر روی محرک هایی همچون قیمت و زیبایی می گذارند.
- مراجعه کنندگان به سایت های B2B اکثرا افراد دارای تحصیلات و تخصص هستند برهمین مبنا نیز به دنبال نظریه های تخصصی می گردند که با استفاده از آنها کسب و کار خود را رونق دهند این در حالی است که مصرف کنندگان b2c به طور معمول بیشتر به دنبال لذت از خرید و داشتن تجربه خرید قابل قبولی هستند.
- مصرف کنندگان B2B عموما به دنبال یک ارتباط صمیمی و طولانی مدت هستند اما مصرف کنندگان b2c الزاماً به دنبال همچین ارتباطی نیستند.
- فرآیند خرید در بازاریابی B2B نیازمند دقت نظر و توجه بیشتر است و زمان طولانی تری را نیز شامل می شود این در حالی است که مراجعه کنندگان b2c بیشتر سعی دارند نیاز خود را به طور سریع تامین نمایند پس دست به خرید می زنند.
- نوع قراردادهای معامله و خرید در B2B میتواند به صورت طولانی مدت خواهد بود و این برعکس b2c است که قراردادهای خرید معمولاً کوتاه مدت است.
- در بازاریابی b2b بازار کوچک و محدود است زیرا تعداد شرکت ها از تعداد مصرف کنندگان کمتر است و میزان سود دهی در این نوع بازار بیشتر از بازاریابی b2c میباشد، در بازاریابی b2c بازار گسترده تر و متنوع تر است.
منطق و احساسات در بازاریابی
در بازاریابی B2B ضروری است که بر منطق و ویژگی های محصول تمرکز کرد. در فرآیند تصمیم گیری برای سفارش از سوی کسب و کارها، احساسات کمتر دخالت دارند، در نتیجه فروشنده باید بر روی درک نیازهای مشتری و اینکه چگونه می تواند در چارچوب محدودیت های سازمانی مشتری فعالیت کند، تمرکز بیشتری داشته باشد.
در بازاریابی کسب و کار برای کسب و کار (B2B) معمولا بیش از اینکه خود محصول اهمیت داشتهباشد، افرادی که قرار است از آن استفاده کنند، اهمیت دارند. شاید یکی از مهمترین پیامها برای تبلیغ محصول نزد کسب و کارها این باشد که چگونه محصول شما میتواند در زمان، پول و منابع مشتری صرفهجویی کند. باید برای مشتری روشن شود که تا چه اندازه با سفارش محصول شما میتواند انتظار بازگشت سرمایهاش را داشتهباشد.
وقتی که برای مصرف کننده بازاریابی میکنید، بیشتر تمرکز بر روی مزایای محصول است. تصمیمگیری مصرف کننده عمدتا مبتنی بر احساسات است.
9 مورد از مهم ترین ویژگی های بازاریابی صنعتی
بازاریابی بازاریابی B2B و بازاریابی B2C:
۱.عباراتی با کپی ساده در برابر عباراتی مختص به صنعت
نسخهای که در برابر مصرفکنندگان استفاده میشود اغلب باید به یک زبان سادهتر و مرتبط نوشته شده باشد، از طرفی دیگر بازاریابان میتوانند از عباراتی مختص صنعت در نسخه B2B استفاده کنند تا خوانایی افزایش پیدا کند. این اصطلاحات مخصوص یک صنف؛ ممکن است به مذاق یک فرد غیررسمی خوش نیاید، اما میتواند بهعنوان یک خلاصه بهکار رود تا با مشتریان ایدهآل ارتباط برقرار کند، لذا بازاریابان میتوانند محتوایی مفهومی را بدون اینکه کلمات زیادی در آن بهکار رود ایجاد کنند.
۲.احساسات در برابر منطق
درحالیکه بازاریابی B2C بهدنبال معامله و ایجاد سرگرمی است خریداران B2B میخواهند در کار عملکرد داشته باشند و از دستاوردهایشان شناخت داشته باشند. بهمنظور کسب اعتماد و ایجاد روابط با خریداران B2B دارندگان باید خودشان را با تسهیم اطلاعات مرتبط بهعنوان شریک در نظر بگیرند تا به اکسل مشتریان در حرفهها و شغلهایشان کمک کند.
۳.مختصرنویسی در برابر بیان جزییات
مشتریان به دنبال محتوایی هستند که سرگرمکننده باشد و هضم آنها ساده باشد. آنها به جای اینکه دنبال محتوایی با جزییات زیاد باشند به دنبال اطلاعات قابل اشتراکگذاری و مفیدند، لذا پیام بازاریابی B2C خلاصه و مبتنی بر مزیت است. یک مخاطب B2B عادت کرده است که با فروشها و افراد حرفهای بازاریابی به وجد بیاید، افرادی که از محصولات و خدماتشان تشریح دقیقی را ارائه میدهند چیزهایی همانند مشخصات و ویژگیها. برای بازاریابان B2B مهم است که ویژگیها و مشخصاتش را در ارتباطات بازاریابیشان بگنجانند لذا مخاطب اطلاعات لازم برای تصمیمگیری را در دست دارد.
۴.محتوایی با تاثیرگذاری سریع در برابر محتوای با قالبهای طولانی
نسخههای کوتاه و فوری توجه مخاطبین بازاریابی B2C را جلب میکند و منجر به تبدیل میشود، بهخصوص بههنگام تبلیغ محصولات کمقیمت. از طرفی محتوای B2B باید طولانیتر باشد و جزییات بیشتری داشته باشد تا باعث شود برند اعتماد مخاطب را جلب کند و اطلاعات مناسبی را ارائه دهد که متناظر با سیر و سفر مشتری است.
۵.وفاداری برند در مقابل رابطه برند
یک مخاطب وفادار بازاریابی B2C لزوما نیازی ندارد که رابطه نزدیکی با برند داشته باشد. آنها میتوانند بهسادگی برند را دنبال کنند، محتوا را به اشتراک بگذارند و هر از چند گاهی خرید کنند. بازاریابان B2B باید روابطی نزدیک را با خریداران متعدد در سازمان ایجاد کنند و این روابط را با ایجاد ارزش و حفظ ارتباط به وجود آورند تا بتوانند اعتمادشان را جلب کنند.
۶.تصمیمگیرندگان تکی در برابر زنجیره فرمانها
این چرخه فروشها برای بازاریابی B2C و B2B خیلی متفاوت است. مصرفکنندگان اغلب تصمیمات سریعتری میگیرند. آنها کمی تحقیق میکنند، از دوستانشان سوال میپرسند و بازبینیها و توصیفات را میخوانند، اما این در مقایسه با فرآیند خرید B2B زمان کمتری میبرد که این شامل تدارکات، حسابداری، بازبینیها از سمت سهامداران متفاوت و تایید تصمیمگیرندگان میباشد.
۷.وضعیت در برابر شناخت
بیشتر مصرفکنندگان محصولی را میخرند که به آنها کمک کند وضعیت اجتماعیشان را ارزیابی کرده و آن را بیان کنند، لذا بازاریابان B2C باید چنین تاثیر اجتماعی را در پیغامشان مشمول کنند. درعینحال مشتریان B2B با انگیزههای متفاوتی تحریک میشوند. آنها نه تنها براساس اینکه یک محصول یا خدمات به سازمان نفع میرساند تصمیمگیری میکنند بلکه بر این اساس که آیا این میتواند به آنها کمک کند تا کارها را با تاثیر بیشتری پیش ببرند و در کارشان برتری پیدا کنند و در حرفهشان پیشرفت داشته باشند.
۸.رضایت سریع در مقابل پرورش روابط
خریداران B2C اغلب برای نیازهای فوری خود خرید میکنند. آنها میتوانند در طول چند دقیقه تصمیمگیری کنند، مساله خود را حل کنند و در این مسیر پیش روند. بنابراین پیام بازاریابی برای محصولات یا خدمات B2C روی رضایت سریع، راحتی و سادگی کاربرد تاکید دارد. از طرفی خریدهای B2B چرخههای خرید طولانیتری دارند و به تلاش بیشتری در زمینه نقش بازرگان در پرورش روابط نیاز دارند که با ارائه نیازهای چند سهامداری که در فرآیند خرید دخیل شدهاند محقق میشود.
۹.روابط یکبار مصرف در برابر روابط بلندمدت
برخلاف محصولات مصرفکننده خریدهای B2B اغلب مبتنی بر قراردادند. روابط یا چندماهه هستند یا حتی چند ساله، که تاثیر تصمیم برای خرید را پراهمیتتر میکند. درحالیکه بازاریابان B2C زمان و تلاش بیشتری را در یافتن بازارهای جدید یا مجراهای توزیع صرف میکنند، بازاریابان B2B روی ایجاد روابط بلندمدت تمرکز دارند، که این منجر به تجدید قرارداد و حجم بالاتر خرید میشود.
۱۰.ایجاد موفقیت ناگهانی و بازی کردن یک بازی طولانی
بیشتر محصولات مصرفکنندگان بازاریابیشان را روی بدعت و هیجان میگذارند. سرمایهگذاری بودجه زیاد تبلیغاتی برای ایجاد موفقیت ناگهانی کار رایجی نیست. بازاریابان B2B روی بازی طولانی تمرکز دارند که از استراتژیهای درونی و بازاریابی محتوا استفاده میکنند تا روابطی را بهکار برند و روابطی را با مشتریان حفظ میکند.
۱۱.جلب توجه در برابر حفظ توجه
مصرفکنندگان خیلی زود توجهشان از چیزی گرفته میشود. آن ها اغلب تمایل ندارند که زمان و توجه زیادی به محتوا کنند و هم زمان خرید بکنند. بازاریابی B2B و بازاریابی B2C باید مفاد بازاریابی ای را به وجود بیاورند که بتواند سریع جلب توجه کند و مشتریان را به گرفتن تصمیم سریع در خرید تشویق کند. از طرفی خریداران B2B تمایل دارند که زمانی را روی درک جزییات یک محصول یا خدمات صرف کنند. مفاد بازاریابی باید جوری طراحی و تولید شوند که توجه مخاطبین را با محتوای مرتبطی حفظ کند که آن ها را آموزش و یاد دهد و به آن ها در تصمیم گیری کمک کند.
۱۲.آگاهی برند در برابر رضایت مشتری و حفظ آن در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C:
بیشتر بازاریابی B2B و بازاریابی B2C روی تلاش برای ایجاد آگاهی برند تمرکز دارند و در عین حال اکثریت بازاریابان B2B منابع زیادی را برای اولویتبندی رضایت و حفظ مشتری صرف کند چراکه هر مشتری یا حساب نشان دهنده درآمدی زیادی در طولانی مدت است. چرخه طولانی فروش در بازاریابی B2B به معنی منابع بیشتر است که توسط خریدار سرمایهگذاری شده تا یک مشتری را ثبت کند و یا برنده یک قرارداد باشد. از دست دادن یک مشتری عموما تاثیر بالاتری روی بازاریابی B2B و بازاریابی B2C دارد.
۱۳.سرعت و سادگی در برابر عملیات و پیچیدگی بازاریابی B2B و بازاریابی B2C:
در بازاریابی B2B و بازاریابی B2C مصرف کنندگان به دنبال سادگی و کاربردی ساده اند. یک تجربه پیچیده کاربری تاثیر قابل توجهی روی تبدیل می گذارد. از طرفی مشتریان B2B بیش تر تمایل دارند که وارد فرآیند های طولانی تری شوند تا بتوانند حسابی با کاربران متفاوت ایجاد کنند تا از ویژگیهایی همانند شخصی سازی براساس نقش هر کارمند و بودجه تصویب شدهاش بهره ببرند. بهعلاوه تجارت الکترونیکی B2B و خریداران آفلاین اغلب بهدنبال گزینههای بیشتری در فرآیند پرداخت هستند، همانند استفاده از اعتباری توسعه یافته که به یک فرآیند برای راهاندازی نیاز دارد.
۱۴.تقسیم برند و شخصیسازی بیش از حد
بازاریابی B2B و بازاریابی B2C اغلب بخشهایی که مرتبط به سبک زندگیست و اغلب بزرگ و توسعه یافته هستند را مورد هدف قرار میدهند، همانند “مادرهای دهه هشتادیها” یا “درست کردن ساندویچ”. بازاریابان B2B بیش تر دوست دارند که از تحلیلهایی قابل پیشبینی استفاده کنند که به آنها امکان ساخت پروفایلهای دقیقی از مشتری را میدهد که در ایجاد پیشنهادات شخصی برای هر مشتری به آنها کمک میکند.
سخن آخر در مورد بازاریابی B2B و بازاریابی B2C:
بازاریابی انواع گوناگونی دارد که ما در اینجا به دو دسته پرطرفدار یعنی بازاریابی B2B و بازاریابی B2C اشاره کردیم. در بازاریابی b2b به دنبال جذب مشاغل دیگر باشید و در بازاریابی b2c برای افراد انگیزه خرید ایجاد کنید و احساسات او را در نظر بگیرید و فراموش نکنید که لازمه هر دو نوع بازاریابی یعنی بازاریابی B2B و بازاریابی B2C و یا هر نوع بازاریابی دیگری که در اینجا ذکر نشده داشتن اطلاعات به روز و کافی می باشد.